همه نوروز را جشن گرفتند ولی پرنده کوچک من در کنج کارتن مقوایی اش جان می داد. با اینکه روز 29 اسفند برایش دامپزشک پیدا کردم و 2 ساعت به 2 ساعت با سرنگ دارو به دهانش ریختم. به او قول داده بودم که دوباره در آسمان آبی پرواز کند
نشدن، ۲
-
شاید غریبترین تجربهام این است که نمیتوانم جایی را از بالا ببینم. کوه و
تپهیی در کار نیست که بالا بروم و دوردست پیدا باشد. تقریباً همهجا، افق چند
صد ...
1 week ago
No comments:
Post a Comment