اگر کلاغ های باغ انستیتو پاستور فهمیدند چرا می میرند، تو هم می فهمی. استاد ادبیات عمومی هم می فهمد چرا یکدفعه یک دانشجوی فوق لیسانس به کلاسش علاقه مند شده است و در آن شرکت می کند. شما هم می فهمید چرا من یک مرتبه در فیس بوک مخالف سو استفاده از کودکان شدم و به کمپینی در این راه پیوستم. شیرعلی قصاب هم می فهمد چرا دوستعلی پول داده رضایت خمیرگیر را گرفته تا شیرعلی شب را در زندان نخوابد. همه اش داستان همان تابع و مشتقاتش است که باید به شکلی حل بشوند. می فهمی پیرمرد؟ باید حل بشوند. باید حل بشوند
که چه؟
-
میترسم؟ فکر نکنم. غمگینام؟ کمی. فقط میدانم حوصلهی این یک قلم را
ندارم. شاید یک «که چی؟» قلنبهی نخراشیده در وجودم رشد میکند و روزی
میترکد. همهی...
3 weeks ago
No comments:
Post a Comment