یادم هست زمانی که مسابقات یورو 96 را تماشا می کردم ، بازیکنان آلمان مردان بزرگی بودند که می شد به آنها اعتماد و تکیه کرد. حتی وقتی که تیم عقب بود ، خیال من راحت بود که خب مردان تیم حتما کاری از دستشان بر می آید. کلا فوتبال یک جور بازی بین 22 تا "آدم بزرگ " بود.وقتی در نیمه نهایی بازیها آلمان در نیمه اول با یک گل از انگلیس عقب افتاد ، من داشتم شام می خوردم. با خونسردی و ایمان کامل به پیروزی آلمان ، تقریبا بی تفاوت، به خوردن ماکارونی ام ادامه دادم .حالا به طرز غم انگیزی شرایط دگرگون شده است ، و بسیاری از "مردان تیم" بچه هایی هستند که 3-4 سال از من جوانترند ! نمی دانم چطوری می شود در مواقع بحرانی به آنها امید بست. حالا فوتبال به طرز مسخره ای بازی "بچه کوچولو ها" به نظر می آید و تازه کجای کار را دیده اید ! از این به بعد هر دوره وضع فقط بدتر خواهد شد.روزی خواهد رسید که ستاره های آن روز تیم آلمان ، هنوز به دنیا نیامده اند ! ا
نشدن، ۲
-
شاید غریبترین تجربهام این است که نمیتوانم جایی را از بالا ببینم. کوه و
تپهیی در کار نیست که بالا بروم و دوردست پیدا باشد. تقریباً همهجا، افق چند
صد ...
1 week ago
No comments:
Post a Comment