آلپرازولام برای خودش دنیایی دارد. به نوعی سکون خطی می رساندت. آلپرازولام که می خوری همه ترسها تمام می شوند. آرام و وارسته، بی قید و بی زنجیر. آلپرازولام که می خوری دیگر از سرما نمی لرزی . دیگر لازم نیست مستقل از دمای بیرون، برای رهایی از سرمای ترسی که درون جانت لانه کرده است ژاکت بپوشی. آلپرازولام که می خوری دیگر دنیا در حال اتمام به نظر نمی آید. آلپرازولام که می خوری دیگر لازم نیست از اتاقت به ناکامی فرار کنی، ناکام چون وحشت در ذهن توست و راه فراری ندارد. سبک می شوی و راحت و سنگین 9 ساعت می خوابی. زنده باد آلپرازولام. زنده باد این مخدرهای آشغال که در کپسول می ریزند و به اسم قرص به خورد آدم می دهند
Subscribe to:
Post Comments (Atom)
Blog Archive
-
▼
2010
(113)
-
▼
October
(14)
- چهره هر انسانی زشتی خاص خودش را دارد. فقط باید کمی...
- Tired of seeing this dream again, again and agian...
- حل نمی شود، فقط هی در لایه های عمیقتری پنهان می شو...
- آلپرازولام
- از کدام خزانه؟
- دکتر سهراب پور می گفت :" اصلی در مکانیک هست که بیا...
- دلم از وحشت زندان سکندر بگرفت
- کار کارشناسی
- کوچه بغض تو را در گلو می فشرد ، و شب ،چون کودکی دل...
- دزد
- سنگ قبر
- Sting-Big lie small world
- letter
- مامور معتمد
-
▼
October
(14)
No comments:
Post a Comment