گفت: " می دونید ، من شما رو نمی گم ، با خودم هستم ، ما بعضی وقتا انگار خوشی می زنه زیر دلمون" ا
Subscribe to:
Post Comments (Atom)
Blog Archive
-
▼
2010
(113)
-
▼
May
(20)
- Friendship is probably a very futile concept. You ...
- یک مقاله دیدم تحت عنوانTemporal and Spatial Featur...
- در باب جنوب لبنان
- خرداد 3
- I clearly remember the time when I had passion, en...
- عود برای خودش آرام در این سلول انفرادی می سوزد. کو...
- آدمها چقدر متفاوتند... هر روز این را بیشتر و بیشتر...
- sleep
- The birth of the man
- امید
- آسمون به اون گپی ، گوشه اش نوشته ، هر کی یارش خو...
- گفت: " می دونید ، من شما رو نمی گم ، با خودم هستم ...
- نقد فیلم
- میازار موری که دانه کش است / که جان دارد و جان شیر...
- Maze
- امروز می رم برای گیتارم سیم 4 می خرم! حتما این کار...
- یک جای خصوصی که حس کنی مال توست. حق داری اینجا فری...
- در طی 24سال و4 ماه زندگی ام روی کره خاکی، خیلی از...
- فرار
- چه فاجعه ای است که انسان ساعت 2.5 نیمه شب از خواب ...
-
▼
May
(20)
اصلا موافق نیستم. «خوشی» یعنی چی؟! کسی که تو قلب آمریکا با همه ی امکانات می زنه به سرش یه دفعه پا می شه می ره آفریقا، خوشی زیر دلش نزده که هیچ، اصلا در جستجوی خوشی این کار رو می کنه.
ReplyDeleteم
چقدر شبیه من بوده
ReplyDelete:D